اسکولیوز به معنای انحراف جانبی ستون مهره است. وقتی ستون فقرات را از جلو نگاه میکنیم به صورت یک خط صاف عمودی دیده میشود و وقتی این خط، قوسی شکل میشود به آن اسکولیوز میگویند.
فکر می کنم توضیح مناسب و کوتاهی باشه برای اسکلیوز!حدودا 7 سال پیش بود که من با درد های شدید گردنی که گاها کتف و ناحیه ی پشتیم رو هم درگیر میکرد و همچنین گاها بویژه هنگام استرس با تنگی نفس به پزشک مراجعه کردم پزشکان محل سکونتم قادر به تشخیص مناسب و درست نشدند و ما نهایتا با شرح علایم و وضعیتم و البته استیل بدنی خاصی که داشتم به دکتر گنجویان در تهران مراجعه کردیم.بعد از کلی رفت و آمد و با هزینه های بالا،شرایط سخت عمل و البته ریسک هایی که برای ما شرح دادن من از جراحی منصرف شدم چون خیلی در ظاهرم محسوس نبود و درد هاشم در کنار عوارضی که میگفتند بهتر و قابل تحمل تر بود.این جریان برای من تموم شده بود البته باید ذکر کنم اون موقع انحراف من S شکل بود 52 درجه انحنای بالا و نزدیک به 60 درجه انحنای پایین.
بعد از 6.5 سال من استیل بدنیم بدتر شد و با توجه به اینکه دختر بودم بیشتر از نظر ظاهری مورد توجه بودم البته بازهم در این مرحله جز اقوام نزدیک کسی قادر به فهمیدن مشکل من نبود.توسط یه پزشک من به جناب آقای دکتر سعید صفایی معرفی شدم حالا انحنای من در بالا به 60 درجه و پایین به 74 درجه رسیده بود البته من دائما ورزش میکردم و همین باعث شده بود ظاهرم خیلی بد نباشه.آقای دکتر با توجه به عکس هایی که من داشتم و عکس هایی که دوباره از من خواستن قطعا دستور جراحی رو دادن.پدر من بازهم مخالف بودن چون فکر میکردن شاید با راه دیگه مثل ورزش یا.. درمان شه اما ما تقریبا با تمام متخصص های زمینه های مختلف مثل فوق تخصص طب فیزیکی مشورت کرده بودیم نهایتا تصمیم ما مبتنی به جراحی من شد.البته اگه درجه ی انحنای من پایین تر بود شاید با ورزش و میلواکی بریس درست میشد اما متاسفانه کاری نمی شد کرد.
من با لطف دکتر صفایی 20 اسفند 1391 جراحی شدم.باید قاطعانه بگم که روحیه ام بسیار بالا بود و حتی خانوادمو که خیلی نگران بودن رو هم خودم راضی کردم.من 6 صبح روز یکشنبه وارد اتاق عمل شدم و تنها چیزی که یادمه از اون روزا ناراحتی و بی تابی مادر و پدرمه هرچند دیگه شرایط داشت برای خودم هم سخت و استرس زا میشد.به راحتی میتونم بگم امید و توکل من صرفا به خدا بود و البته اخلاق بسیار عالیه جناب آقای دکتر صفایی و کارنامه ی درخشان سایر جراحی های اسکلیوز ایشون منو بسیار امیدوار کرد.ایشون رو داخل اتاق عمل دیدم مثل همیشه شاد و شارژ بود حدود ساعت7:10 صبح بود که من توسط متخصص بی هوشی،داروی بی هوشی گرفتم.